یک خبر هنری از نوع دیگر!

چند روزیه که موسسه سحر فیلم میزبان یک زوج نازنین شده. این زوج جوان بصورت ناخوانده در کنار درب ورودی موسسه و روی پله های پشت بام  اطراق کرده اند و در انتظار به دنیا اومدن فرزندانشون روز و شب رو سپری می کنند.

این دو کبوتر زیبا لونه ای محقر ولی مملو از گرمای عشق رو بنا کرده اند و چشم انتظار به دنیا اومدن دو جوجه خودشون هستند. نمیدونم چطور و چرا این مکان رو برای لونه سازی انتخاب کرده اند، ولی ما حضور این کبوتران عاشق رو به فال نیک گرفته ایم . ما هم مثل اونا روزشماری می کنیم تا جوجه ها به دنیا بیاند.

                      

این عکسها رو وقتی گرفتم که مرد خونه رفته بود برای مادر بچه هاش غذا بیاره. منم با اجازه صاحبخونه ! خیلی آروم طوری که کبوتر خانم دلخور نشه یه عکس گرفتم. ولی یهو این مادر جوان از جا پرید و رفت به بابای بچه ها خبر بده که : کجایی مرد  ، نگفتم بهترین راه معروف شدن اینه که بریم همسایه این موسسه فیلمسازیه بشیم! هنوز بچه هامون به دنیا نیومدند ، بازیگر شدند....

                      

توی همین فاصله که لونه خالی شده بود منم یه عکس دیگه گرفتم و فوراً متواری شدم. اگه عمری باقی بود حتماً عکسهای این دو نوگل نشکفته  رو بعد از به دنیا اومدن منتشر می کنم.